search icon
ارسال به
Tehran
روزگار سپری شده مردم سالخورده (3 جلدی)
روزگار سپری شده مردم سالخورده (3 جلدی)

روزگار سپری شده مردم سالخورده (3 جلدی)

شناسه41611
شابک9789646194854
انتشاراتنشر چشمه
سال انتشار1400
نوبت چاپ11
نويسندهمحمود دولت‌آبادی
قطعرقعی
زبانفارسی
جلدگالینگور
تعداد صفحات1574

درباره این مورد

باد وزان است و او را دم به دم فتیله می‌کند و وا می‌داردش که روی از جهت باد بگرداند و باز همچنان پیش برود و پیش برود تا در جایی، در خم تپه‌ای، ریگی، یا در کف یک دق، یا کنار بوته‌ای کلخچ مادرش را بیابد. چون سامون یقین دارد که مادرش در پی او به راه افتاده است. شب است، غروب رفته است و شب رسیده، اما سامون می‌داند که چشم‌هایش مثل دو شعله فانوس روشن است و از دوردست‌ترین بلندی‌های ریگ دیده می‌شود و یقین دارد که باد نمی‌تواند آن چشم‌ها را کور کند. هیچ صدایی ندارد سامون، و هیچ صدایی را نمی‌شنود مگر صدای باد، صداهای باد. گم شده است، اما می‌داند که گم شده است. پس این را هم می‌داند که باید خود را بیابد، باید مادرش را بیابد. جهت پیدا نیست، باد چشم ستاره‌ها را هم پوشانیده. شاید باد می‌چرخاندش، شاید باد بارها او را برگردانیده سر جای اولش، اما سامون جای اول ندارد. او آمده است و در پس پاهای خود بجز شیاری از خون و تشنگی چیز دیگری در یادش نمانده، و با او نخست مادرش آمده و سپس ملائک و سکندر و قلیچ...
1,100,000 تومان